افسانه چینی هوع مو لان (مولان)

سفیر سیمرغ، وبلاگ تخصصی ادبیات فارسی

افسانه چینی هوع مو لان (مولان)

شاعر برای یادآوری و تمجید قهرمان زن قدیم، هوعَ مو لن (مولان)آن را نوشته که در بارۀ آن شعر، یک افسانه وجود دارد:

در سلسلۀهای شمالی و جنوبی(حدود 1500سال پیش) هوع مو لن به دنیا آمد و او اهل شمال وی بود.(وی، اسم بخشی از چین بود) اهالی شمالی هنرهای جنگی را بسیار دوست می داشتند. پدر هوع مو لن در گذشته یک سرباز بود و از دوران کودکی دخترش، مثل پرورش یک پسر، به او کونگ فو یاد می داد. او گاه گاهی با هوع مو لن در بیرون از خانه هنرهای رزمی را تمرین می کرد. کم کم ، هوع مو لن در اسب سواری و تیراندازی ماهر شد و به صورت یک دختر شجاع و قدرتمند در آمد. در اوقات فراغت هم کتاب هنرهای جنگی را مطالعه می کرد.

در آن زمان، مردم زندگی آرام و خوبی داشتند، اما قوم "رورن" که یک قوم صحرا نشین بود، پیوسته حمله می کرد. از این رو، شاه فرمان نظامی داد که درهر خانواده باید یک مرد انتخاب بشود تا با دشمنان مقابله کند.

پدر هوع مو لن سنش بالا رفته بود و اصلآ نیرو نداشت که جنگ کند. هیچ یک از مردم هم نمی توانستد از دستور شاه سرپیچی کنند و پدر هوع مو لن که قبلآ سرباز بود، با رضایت کامل آماده شده بود برای سرزمین خود جان خودش را از دست بدهد. هوع مولن خیلی غصه می خورد چون او می دانست که اگر پدرش به جنگ برود، امیدی برای برگشتن او نیست و هیچ کسی هم نبود که از پدرش جلوگیری کند. در تحت چنین شرایطی، چاره ای نبود و او پنهانی تصمیم گرفت که به جای پدرش عازم میدان جنگ شود و در آن شب قبل از ثبت نام، نامه ها و پیمانها را از نزد پدرش برداشت و با یک اسب به اردوگاه نظامی رفت.

زندگی نظامی حتی برای پسران هم سخت است، مشکل نیست برای ما تصوّر کنیم که هوع مو لن، یک دختر جوان، با چه دشواریهای مواجه شده بود. از یک طرف، باید هویت خود را از نظرها پنهان می کرد و از طرف دیگر باید با همرزمان خود با دشمن می جنگید.

هوع مو لن با شجاعت، استقامت، استعداد و هوش خود، همۀ مشکلات را بر طرف کرد. او سربازی شایسته شد و بعد به درجۀ ژنرالی ارتقا یافت. هوع مو لن در جنگ آنقدر شجاع و ماهر بود که دشمنان از شنیدن نام او وحشت زده می شدند. جنگ بی رحم بود و در برابر مرگ، تمام سربازها برابر بودند. تعداد زیادی از همرزمان هوع مو لن در نبرد شجاعانه کشته شدند، و او خودش هم اغلب در جنگ مجروح می شد. با این که دلش برای خانواده تنگ شده بود، ولی هرگز رسالت دفاع از سرزمین مادری را هم فراموش نمی کرد. هوع مو لن همۀ زخمها و رنج و اندوه را تحمل می کرد و با کوشش خستگی ناپذیر ورهبری عالی با ارتشش بارها و بارها در جنگ خدمتهای شایسته انجام داده بود و بالاخره با موفقیت قوم "رورن" را از مرزهای سرزمین خود خارج کرد.

جنگ 12 سال طول کشید. بعد از این که شاه کارهای قهرمانانۀ هوع مو لن را فهمید، مقدار زیادی پاداش و مقام درباری ویژه ای به این دختر داد. اما هوع مو لن غیر از برگشتن به خانه و از پدر پیرش مواظبت کردن، دیگرهیچ درخواست نداشت، شاه از این اطاعت فرزندی او متأثر شد و به او اجازه داد تا نزد پدرش برگردد. هوع مو لن به آرزوی اصلی خود رسید و دوباره زندگی عادی را آغاز کرد.

 از آن به بعد، داستان هوع مو لن در میان تودۀهای مردم شایع شد،

مردم باستان برایش یک آهنگ محلی نوشتند، و امروز حتی کودکان هم قادر به حفظ کردن آن هستند. مردم چین، به این قهرمان زن افتخار می کنند و برای هزاران سال هوع مو لن در ذهن آنان به عنوان یک زن قابل احترام است .سال 1998، شرکت دیسنی آن داستان را اصلاح کرد و به صورت کارتون در آورد(کارتون مولان) . سال 2009، زل وی و چن کون که دو بازیگر معروف چین هستنند، نقش اصلی فیلم "هوع مو لن " را بازی کردند و آن فیلم مورد استقبال عموم مردم قرار گرفت. اگرچه داستان هوع مو لن شاید فقط یک افسانۀ باستان شد، اما در این زمان هم از ارزش آن کاسته نشده است.

چینی ها با بیان این ضرب المثل و داستان، به نوعی برابری و تساوی زن و مرد را در بسیاری از لحظه های زندگی بیان می کنند و معتقدند: در روزهای معمولی، به سبب این که زنها با مردها ظاهرشان فرق می کند، به نظر می رسد که یکسان نیستند، ولی در لحظه های بحرانی، همان طوری که هوع مو لن در جنگ، با شجاعت مردانه جنگید و موفق شد، او با مردها هیچ فرق نداشت. در واقع، شاعر با آن مثال، در ستایش هوع مو لن شعر سروده است.

برگرفته از وبلاگ دکتر محمد کاظم کهدوئی




:: برچسب‌ها: افسانه , چینی , هوع مو لان (مولان), وبلاگ دکتر محمد کاظم کهدوئی,
نويسنده : ....